محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

آغوش من و عشق تو و لحظه ی دیدار

دیورز( شنبه) بعد یک هفته عشق های کچولوم برگشتن خونه و آغوش من رو پر عشق کردن

امان از دوری

امروز 3شنبه است و از یکشنبه بچه هام رو ندیدم

دلم پر میزنه برای دیدنشون

امشب تنهای تنهام بعد از مدت ها و چندین سال

دلم تنگه

ی مدت هست برای ی آزمون قصد دارم آماده بشم و خب چون کلاس هم ثبت نام کردم 3 روز آخر هفته درگیرم، روزهای دیگه هم که میخوام مثلا درس بخونم
فلذا با همه این اوصاف ، خواهران محترمه و مادرجانم بیش از بیش درگیر بجه های من شدن
اینا ی طرف قضیه است طرف دیگش اینه که من کم میبینم بچه ها رو، اگرم ببینم فکرم درگیر و .....
اما موضوع اصلی اینه که امروز مامان و خواهر وسطی بچه ها رو بدن گلمکان و امشب بعد از سال 1396 ، اولین شبی هست که من بدون اینکه ی نفس کوچولو کنارم باشه، بدون اینکه ی دست کوچولو توی رختخواب دنبالم بگرده و بدون بچه هام قراره خودم رو به صبح برسونم، از الان نگران دل خودمم که چجوری شب رو به صبح برسونم
البته پسر بزرگه چندباری توی 6 ماهه اخیر شب رو بیرون از خونه و جدا از من خوابیده ولی خب پسر کوچیکه بوده اما امشب

چه گویم از دلو چشمان خیسم تمام غصه ام درد جدایی

تمام غصه ام درد جدایی دچارم من به درد بی وفایی

امون را بریده این جدایی*.

دو چشمونم به راهه تا بیایی*.

خیالت در سرم تا صبح بیدار

نمیخوابم اگر امشب نیایی

تموم شد جوهر خودکار دستم.*

 بزار آخر تو دل تنگی نوشتم

نوشتم یادگاری تا بماند از این تنهایی و این دل خستم

امون را بریده این جدایی

دو چشمونم به راهه تا بیایی.*

خیالت در سرم تا صبح بیدار

روز دختر، پیشاپیش بر همه زنان کشورم مبارک

دخترم
فرشته نادیده من
تویی که نامت ترجمان معصومیت تا بی نهایت است
تویی که باغ دلم در حسرت داشتنت می سوزد و می سوزد

اما خوشحالم که نیستی و نیامدن را انتخاب کردی دل آرام  دل آراری من

خوشحالم که مجبور نیستم برایت توضیح دهم کنوانسیون زنان چیست و برای چه به وجود آمده؟ خوشحالم که نیستی تا برایت توضیح دهم برابری جنسیتی یعنی چه؟ چرا که اگر بودی حتما تعجب میکردی در دنیای خاکی ما، انسانها ارزش برابری ندارند وعده ای صرفا براساس جنسیت خود که انتخابی هم نبوده برابرترند

دخترم خوشحالم که نیستی تا برایت از حق و حقوقت بگویم، اشتباه نکن، منظورم از حقوقت آن چیزی است که برمبنای تشخیص عده ای برای تو لازم تشخیص داده شده هرچند برمبنای خواست تو باشد و اموری که برای تو مناسب تشخیص داده نشده هرچند تو لیاقت و توانایی کسب آن را داشته باشی
عشق مادر، خوشحالم که نیامدی تا مجبور نباشم برایت توضیح دهم چرا برادرانت حق دارند و تو نداری؟ چرا برادرانت مجازند و تو مجاز نیستی، چرا برادرانت میتوانند و تو شاید برخلاف تمام توانایی هایت ، نباید بتوانی
اما عزیزکم جایت خالی است خیلی زیاد
آرزومند تو، مادری که دوست داشت دختری داشته باشد اما خداوند  از سر لطف 2 پسر عطایش کرد 

کشف پسر کوچیکه

قبلا نوشته بودم که پسر کوچیکه بیشتر کلماتش که به کار می بره انگلیسی هست ولی خب درکنارش داره فارسی هم یاد میگیره :)))))))))))))))))) که خب این باعث میشه گاها ما متعجب شیم از برخی کلماتش

مورد دوم که باید توضیح بدم اینه که من گاها از کلمه پلشت ( کثیف) استفاده میکنم برای جاهایی که قصد دعوا کردن بچه رو ندارم اما میخوام بهش نشون بدم کارش بد و کثیف بوده و بهش میگم اییییییییییییییییییییییییییییییییییییی پَلَشت

حالا بریم سر اصل قضیه

یکشنبه بعدظهر که رسیدم خونه دیدم پسر بزرگه تب داره و خوابیده، منم از خدا خواسته ( چون حالش بد بود و نمیدونستم چه جوری باید راضیش کنم خونه بمونه و همراه ما نیاد خونه عموش) بی سر و صدا و با نهایت سرعت کوچیکه رو لباس پوشوندم و همراه همسر جان راهی منزل خوی همسر شدیم . توی راه پسرک حسابی مزه می ریخت که وسط حرف هاش من دیدم به ی ماشین که پیچید جلوی ما و باباش زد روی بوق گفت ای پلشت، به همسر گف این فحش میده، همسر ی نگاهی به من ی نگاهی به پسر کوچیکه بعد در نهایت ی نگاه عاقل اندر سفیه باز به من، هنوز دور نشده بودیم که ی خانم توی خیابون داشت رد میشد و باز بچه گفت ای پلشت، من کفتم کی مامانی؟ بادستش به اون خانم که رد شده بود اشاره کرد، به باباش گفتم واقعا این به عنوان فحش و اعتراض از این کلمه استفاده میکنه و باباش باز خندید، نزدیک منزل ابوی همسر دور ی ک میدان  که همیشه شلوغ وپر ترافیک هست داشتیم میریفتیم که باز پسرک در اعتراض به حضور یک موتور جلوی ما گفت ای پلشت، اینبار باباش گفت نه واقعا این کوچولو داره فحش میده :)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))