محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

من بهت افتخار میکنم پسرک شیرین زبونم

1- توی ماشین نشستیم، من و همسر و کوچیکه جلو، بزرگه و خاله هاش عقب. پسرکم داره با خله جانش حرف میزنه و شیرین زبونی میکنه که خاله بهش میگه ما همه بتو افتخار میکنم ، پسرکم و پسرک میگه به جز مامان( قیافه من  آخه چرا فکر میکنه من بهش افتخار نمیکنم، البته میدونم چرا ، به خاطر تذکرهای مکرر من) خاله جانش بهش میگه چرا مامان همیشه به تو افتخار میکنه من زیاد دیدم و شنیدم و من سکوت، ترجیح دادم جای توضیح دادن در اون لحظه بیشتر و بیشتر توی خونه بهش بگم بهش افتخار میکنم

2- شبه و من و کوچیکه توی سالن جلوی تلوزیون دراز کشیدم که شاید بلاخره بعد از ی روز کوچیکه بخابه و من بتونم برم سراغ خوابوندن بزرگه و آخرش خوابیدن خودم. بزرگه هم میاد و خودش رو میندازه روی من و بعد اینکه ی کم نوازشش میکنم میگم میخوای شمام بیا سرت رو بزار روی این یکی دستم مامانی-یکم سرش رو میزاره روی دستم بعد بلند میشه و میره ی بالش میاره و میگه سرم رو میزارم روی بالش و لی نزدک نزدک شما که هم تلوزیون رو ببینم و هم تو رو مامان، و سرش رو میچسبونه به سر من، با مکافات سرم رو میچرخونم سمت اون درحالی که بدنم سمت کوچیکه است بعد درحالی که داره صورتم رو با دستاش لمس میکنه میگه مامان ببخشید اگه من گاهی کارهای بد میکنم. بوسش میکنم و مگم پسر خوبم تو بچه ای پس حق داری هم کار خوب کنی هم کار بد و اصلا نباید معذرت بخوای منم مامانم وظیفم هست که بهت بگم کدوم کار بد هست عزیزم درضمن من همیشه بهت افتخار میکنم پسر خوبم

3- پسر بزرگه نشسته جلوی وایت برد و داره با ماژیک خط خطی میکنه و سعی میکنه چیزی بکشه و بنویسه روش ، کوچیکه هم طبق معمول درحال بدو بدو و شیطنت، من با ظرف غذا و سالدشون میرم سراغشون و به کوچیکه میگم بدو بیا غذا بخور اونم ام ام کنان ( با فتحه روی  الف) میاد و میشینه منم ی جایی میشینم که وسط دوتا بچه باشم البته نزدیک تر به کوچیکه تا بهشون با قاشق غذا بدم و بعد چندتا قاشق کوچیکه بلند میشه و میره به مبل تکیه میده و من مجبور میشم  ی کم نزدیک تر شم بهش و اینجوری از بزرگه دورتر میشم و باید دستم رو تا جایی که میتونم دراز کنم تا بهش برسه قاشق-بعد یکی دو قاشق میگه مامان اجازه هست من بیام نزدیکترت تا راحت بتونی بهم غذا بدی و خسته نشی؟ میگم بیا نزدیکم عزیزم، من خوشحال میشم تو کنارم بشینی پسرکم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.