محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

درباره داستن ها ما شدن

دوستان جان ی توضیحی بدم-همه آنچه که در داستان های ما شدن نوشتم براساس برداشت ها، انتظارات، توقعات، افکار و... همون زمان اتفاق موضوع بوده و درحال حاضر شکر خدا من و خانواده محترم همسر جان ، همه اونا رو پشت سر گذاشتیم و یک خانواده شدیم بدون پیش داوری و قضاوت درباره هم و هم رو دوست داریم-حداقل درباره من که اینجوریه و اصلا به چشم فامیل شوهر نگاهشون نمیکنم و خودم رو یکی از اونا میدونم، صد البته در هر خانواده ای ممکنه ی کم دلخوری بین اعضاء پیش بیاد ولی مهم عشق و علاقه ای هست که بینشون ساری و جاری هست که شکر خدا بین ما به زیبایی  و آرامی جاری جاری است رود محبت-البته که گاهی  ناراحت میشم ازشون اما بعد که آروم تر شدم میزارم پای عرف و عادت هایی که به من به عنوان عروس یاد داده باید ی ایرادی پیدا کنم اندر فامیل شوهر :))))))))))))))))

نظرات 3 + ارسال نظر
دل آرام دوشنبه 27 اردیبهشت 1400 ساعت 22:26

از یه جاهایی از جوابت دلم گرفت
در برابر بی احترامی ها و بی حیایی هاشون سکوت کردم که احترام بزرگتر نگه دارم در مقابل بیشتر متهم شدم
آدمها با آدمها فرق دارند، امیدوارم هیچ دختری تو جایگاه من با همچین خواهرشوهری قرار نگیره، چون خیلی خوب بلده مغلطه کنه و همه رو بیاره تو جبهه ی خودش
منم سپردمش به خدا، خود خدا جوابش رو بده.

عزیز دلم، من معذرت میخوام اگر از حرف من ناراحت شدی-من اصلا منظورم به شما یا دئیگران نبود، من فقط نسخه خودم رو برای خودم گفتم دوست جونم-درضمن من به شما حق میدم برای حفظ زندگیت و دور شدن از استرس و.... جوری که صلاح میدونی اقدام کنی و معتقدم در هر دعوا و دلخوری و درگیری دو طرف مقصر هستن نه فقط یک طرف- بازم ببخشید عزیزم اگر دلخور شدی

ربولی حسن کور دوشنبه 27 اردیبهشت 1400 ساعت 11:24 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
یعنی درواقع همون ماجرای زن و شوهر دعوا کنند ... دیگه؟

سلام
خوشحالم اینجا میبینمتون جناب دکتر-حسابی لذت می برم از نوشته هاتون و گاهی حسابی میخندم اندر وسط کارهای شرکت و....
درمورد اون ضرب المثل هم راستش نه اونجوری -ولی خب تا حدی همونجوری

دل آرام دوشنبه 27 اردیبهشت 1400 ساعت 11:15

عرف یاد نداده عزیزم
یه سری رفتار هایی که با من دارن و ناراحتم کرده خواهر و مادر خودمم می کردن ناراحت میشدم، فحاشی ها و توقعات بیجا رو یادم نمیره، مثلا اینکه من برم خونه ی بابا بخوابم، همسرم خونه ی خواهرش

نه خب راست میگی شما-ی سری کارها واقعا باعث کدورت و دوری میشه در این که بحثی نیست، لی خب متاسفانه عرف ما هم بدجوری حمایت میکنه از بحث های عروس و مادرشوهر و.... -راستش ی جایی دیدم دکتر هلاکویی میگه رابطه بین عروس و مادرشوهر و توقعاتشون از هم در همه دنیا مثل تقریبا مثل همه-راستش به مادر هر پسری حق مکیدم ی کم دلخور باشخ از عروسش ولی حق نمیدم دخالت کنه، حق نمیدم برخورد بد کنه، حق نمیدم بخواد حرفش رو به کرسی بنشونه، حق نمیدم فقط پسرش رو مال خودش بدونه و عروس رو در حد جسارتا ی کلفت خونه پسرش، حق نمیدم....... . البته به عروس های نازنین هم حق میدم از مادرشوهراشون ی کم ناراحت باشن ولی خب حق نمیدم احترام مادرهمسر رو نادیده بگیرن، حق نمیدم توهین کنن، حق نمیدم همسرشون رو هل بدن به سمتی که مادرش رو فراموش کنه و کلا .... البته این حق و حقوق ها توی لیست خط قرمز های من هست و من نمی تونم برای زندگی هیچ کس نسخه تجویز بنویسم براساسش

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.