محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

زنان کپی برابر اصل هم

وقتی به دانسته هام یعنی آنچه که خوندم ، آنچه که خودم به صورت عینی دیدم، آنچه که شنیدم ، مراجعه  میکنم میبینم غیر از ی بخش شاید 25 تا 30 درصدی ( با ی دید خیلی خییلی باز)) مابقی زنان  عالم زندگیشون شبیه به هم هست در کل دنیا-یعنی مراقبت از اهل خانواده چه فرزند و همسر و چه پدر و مادر و خواهر و برادر و.... و این مراقبت هم مستلزم داشتن حس مسئولیت خیلی خیلی زیاد و صد البته خستگی بسی بسیار زیاد در آخر شب برای هر زن وباشد  چه از لحاظ روحی و روانی  و چه از لحاظ جسمی-  اما همیشه برام سئوال بود چرا بعضی به راحتی کنار میان  با این وضعیت و بعضی نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دیدم ی عده از اینهمه فداکاری لذت می برن که فکر نکنم بیشتر از 15 درصد باشن، ی بخش بیشتری از سر ناچاری می پذیرن شرایط رو ، ی بخش اندکی سعی در جنگیدن میکنن و ی بخش دیگه ای که مورد نظر من هستن اونایی هستن که ناراحت هستن از شرایط و بدون حس لذت میگذرونن زندگی گرانباهاشون رو، و بلاخره متوجه شدم مشکل کجاست این دسته آخر احساس قربانی بودن دارن در زندگی، این حس هست که آزارشون میده و نمی زاره از زندگی شیرینشون لذت کافی و وافی رو  ببرن-مامان بزرگ خدابیامرزم ی ضرب المثل جالبی داشت برای این وضعیت - ای نسیم سحراگرد اگر به گردش نرسیدی واگرد-دیروز این ضرب المثل رو واسه یکی پیچیدم تا راحت تر کنار بیاد با زندگیش-البته منظورم این نبود هرچی هست رو بپذیره و منفعل عمل کنه نه اون ی انسانه و باید تلاش کنه برای تغییر زندگی خودش و اطرافیانش ولی خب بهش گفتم ی کمم خودت رو دوست داشته باش و اینقدر فکر نکن تو ی ببعی خوشگل هستی برای ذبح شدن و ی سنگدل نامرد نشسته روی گردنت و هیچ کاری هم از تو برنمیاد، تو مسئولی نزاری کسی انگشتش رو کچ کنه طرفت چه برسه به این که  پاش رو بزاره روی گردنت ولی از اون طرف  مسدول اینم هستی که خودتم پات رو نزاری روی گردن خودت، پس اول بیخیال اون طرف شو و ی کم برو سمت دوست داشتن خودت بعد برو سراغ پای اون و قلمش کن به شدیدترین نحوه ممکن اونم هر دو  پاش :)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))

نظرات 1 + ارسال نظر
دل آرام چهارشنبه 22 اردیبهشت 1400 ساعت 12:17

این احساس قربانی بودن یه نوع زندگی کردنه که یه عده انتخاب می کنند. طبق صحبت دکتر شیری و حداقل تجربه ی من.
مزه میده ادای قربانی درآوردن. لازم نیست همسر و بچه هم داشته باشی، خواهرشوهر اینجانب استاد نقش قربانی مجرده ولی بیا و ببین چه قشنگ همیشه زندگی رو به خودش و اطرافیان کوفت می‌کنه از بس غر می زنه و گریه و ناله و نفرین

موافقم-منم مخالف همین نقش قربانی بودن هستم-میگم باید با چشم باز و بر طبق واقعیت بسنجی اوضاعت رو، امکان تغییر هست اون رو انجام بدی اگر هم نمیخوای تغییر رو به هر دلیلی انجامش ندی و بعد موضوع دیگه باید تمام باشه نه که هی به خودت و دیگران بگی من بدبختم-دیروز به این عزیز دلمم هم همین رو میگفتم ، میفرمود نمیشه، نمیدونم شاید هم نمیشه و من خبر ندارم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.