محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

وروجک و فامیل بازی هاش

آقا چه معنی میده بچه آدم هی اوضاعش با خانواده پدری و عمه هاش و اینا خیلی خیلی اوکی باشه و مثلا یکی از عمه هاش رو صدا بزنه عمه مهربونه :))))))))))))))))))))))))))))))

شوخی کردم من باب مزاح- بچه ها باید با همه اطرافیانشون اوکی باشن فامیل پدر و مادر نداره

دیشب خانواده برادر شوهر و همینطور خواهر شوهر وسطی و پسرشون دعوت بودند منزل ما، البته که سرکار خانم جاری جدید تشریف نیاورده بودن، چرا؟ نمیدونم هرچند که شخصا زنگ زدم به همراهشون و دعوت کردم ، حالا ی حدس هایی زدم بعدا می نویسم واستون، پسر بزرگ برادرشوهر هم نیومده بودن ولی داماد محترمشون تشریف آورده بودن

خلاصه پسر بزرگه ما هم هی دلبری میکرد براشون ، کوچیکه هم که خب بنا به وضعیتش کلا دلبر هست دیگه

سر سفره شام، پسر بزرگه میفرمایند، هومممم چقدر غذا دور همی میچسبه، و اینجوری عمه جانشان نزدیک بود از هوش برن و حسابی هی جمله رو برای مابقی افراد هم تعریف کردن، بعد هم که چونه میزد باهاشون که دیرتر برن خونشون و بمونن خونه ما


حالا نظرم دباره اینکه چرا جاری خانوم جدید نیومدن،

 از اونجایی که اول فروردین کرونا گرفتن، شاید گفتن نیان از نظر بهداشتی بهتره که خب اگر این بود باید همون موقع که زنگشون زدم  دعوت کردم میفرمودن به بنده، یا دیشب ی زنگ میزدن و عذر میخواستن از نیومدن درسته؟

شاید هم از نوع دعوت من ناراحت شدن، من زنگشون زدم و عرض کردم قصد داشتم دعوتشون کنم و منتظر شدم ببینم عید از دیار همسر کیا میان که دورهم بگیرم مهخمونی رو و خب دیگه عید هم که نشد بابات کرونا و برای جمعه شب تشریف بیارید شب دور هم باشیم، حالا میگم شاید بهشون برخورده که چرا برای دعوت ایشون و رسم پاگشا  معطل بودم ببینم کی میاد از دیار همسر و بلاخره بعد 2 ماه دعوتشون کردم خونمون اونم هم ایشون رو و هم دختر برادرشوهر ( همسر ایشون در واقع) و دامادشون رو؟

ی احتمال ریزی هم میدم که شاید خواهرشوهر جان بودن نیومدن، که خب اینم خیلی بعید به نظرمیاد و.... شایدم اصلش همین بوده ولی ادب حکم میکنه دعوت صاحبخونه رو همون وقتی که زنگ زده هماهنگ کنه ی جوری مودبانه بپیچونیم مگه نه؟ چون اول از همه با ایشون هماهنگ کردم زمان مهمونی رو بعد با خواهرشوهر بنده خدا که میخواست برگرده و مجابش کردم دو روز دیگه بمونن مشهد برای مهمونی

خلاصه ناراحت شدم ولی به عنوان آخرین فرصت برای ایجاد ی رابطه دوستانه و خارج از قواعد جاری و این مسائل، قصد دارم ی زنگ بزنم بهشون و جویای احو.الشون بشم و بگم دوست داشتم تشریف میاوردن و نوع رابطه بعد از این رو منوط خواهم نمود به برخورد ایشون ،

اینا همه رو دیشب به همسر جان توضیح دادم مبسوط و در اخر با تاکید گفتم ادامه رابطه برمیگرده به خواست جاری خانم و ختم کلام :))))))))))))))


سر آخر از برادرشوهر محترم هم ممنونم که خودشون همراه بچه ها تشریفغ آورده بودن


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.