محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

رسما یک سالگیت مبارک عشق کوچولوی مامان :)

دیروز یعنی یکشنبه 23/آذر مثل یک عدد مادر جنابتکار پسرم رو بغل کردم و بردم واکسنش رو یک سالگیش رو زدم، یعنی توی بغل خودم گرفتم و واکنس زد بهش بانوی بهداشت، البته بابای بچه هم بود ولی خب از اونجایی که من دوست دارم بچه بدونه وقت درد و ناخوشی و وقت خوشی و عیش و نوش مامان همراهش هست بچه رو خودم بغل کردم البته در تمام موارد چه بزرگه چه کوئچیکه خودم بودم و بغل کردم  وهمراه  بچه بودم جز زمان عمل خ+ ت +ن +ه هر دو که اونم به این دلیل که گریه میکردم  و دکتر گفته بود تا مامانش از مطب نره بیرون کار رو شروع نمیکنم :))))))))))) حالا دکتری بود ایشون که ما خانوادگی میریم پیششون -و صد البته آزمایش خون کف پا رو هم برای هیچکدوم کنارشون نبودم، بیمارستان رفته بودم ولی خب چون فاصله ی زمانیش تا زایمان کم بود اونجا هم توی بیمارستان من رو توی اتاق نشوندن و بچه و باباش رو بردن اتاق بغلی



نظرات 1 + ارسال نظر
دل آرام سه‌شنبه 25 آذر 1399 ساعت 12:09

عزیزم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.