محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

عاشقی

ی سر رفتم وبلاگ یاسی و دیدم در جواب ی چالش از عاشقی هاش نوشته . البته شاید اگر شما برید اینجوری نبینید ولی خب من اینجوری خوندم دیگه

یاد روزها و سالهای قبل افتادم

عاشق شدن، عاشقی کردن و.....

آیا پشیمونم؟ از چه؟ از عاشق شدن، از اینکه اجازه دادم جناب عشق اون روزها عقل رو از من بگیره و به جاش دوتا بال لطیف عاشقونه بهم بده که پرواز کنم تا ورای مرزهای عقل و احتیاط ؟

نه اصلا پشیمون ینستم، هنوز هم لذت و شیرینی اون روزها و اتفاقاتش زیر زبون مغزم :) باقی هست  و وقتی در کتابخونه خاطراتم رو باز میکنم دونه دنه سلول های مغزم کیفش رو میبرن، واقعا اگر اون خاطرات و اون سابقه نبود اعتراف میکنم شاید ی جاهایی کم میاوردم و دقیقا برمبنای اعتقاداتم عمل میکردم و اونوقت دیگه شاید زندگی 4نفره ای نبود :) آخه من بشدت به حقوق برابر و .... اینا معتقدم ولی ترمزم رو همین عشق کشیده. البته نمیخوام بگم همسر جان جانم مورد قبولم نیست، نه اصلا بحثم این نیست، چرا که اگه همه نگیم باید قبول کنیم  اکثریت آدم هایی که به صورت مشترک زندگی میکنن اختلاف نظرهای کوچیک و بزرگ زیادی دارن و من و همسر هم یکی مثل همه( متاسفانه) ولی من از خودم مطمئنم که اگر عشق نبود ... البته همسر هم یحتمل همین گونه وباشد براشون چون ایشونم زیاد اهل کوتاه اومدن از اعتقاداتشون نیستن و حتما عشق دست و پای ایشونم بسته

امان از اون دوتا بال لطیف که وقتی میخواد دست و پات رو ببنده میشه سخت ترین ریسمان عالم

ولی خب خیلی خوشحالم که به خاطر مسائلی مثل آبرو و اجبار و بچه و مردم و... اینا نیست که از کنار مشکلات و اختلافات رد میشم و شادم از بودن در کنار همسر و بچه هام بلکه فقط و فقط به خاطر عشق هست و بس 

با اجازه شاعر محترم-چرا که ما شعرشون رو به دلخواه تغییر داده بودیم

بنده میفرمودم

 ” از این عشق حذر کن!

تا فراموش کنی، چندی به این شهر سفر مکن!


و جناب عشق جانمان میفرمود

با تو گفتم:‌” حذر از عشق!؟ - ندانم

سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم،نتوانم!

روز اول، که دل من به تمنای تو پر زد،

چون کبوتر، لب بام تو نشستم

تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم ...“

 تو صیادی و من آهوی دشتم

تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندانم، نتوانم! “


نظرات 1 + ارسال نظر
نگین سه‌شنبه 25 خرداد 1400 ساعت 15:10 http://parvaneh22abi.blogsky.com

سلام. چقدر این پستتان دلنشین است. امیدوارم سالها با سلامتی و شادی در کنار هم بگذرانید.موفق باشید.

ممنونم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.