محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

اینم از همای سعادت من

آقا دیشب جلسه اسختمان ما بود و مدیر قبلی بعد از 2 سال مصر بود به رفتن از طرف دیگه کسی هم حاضر نبود اجازه بده همای سعادت مدیریت ساختمان روی شونش بشینه و بلاخره بعد از کشی و غوص های بسیار بلاخره قرار شد قرعه کشی بشه و این وسط فکر میکنید این کلاغ بدترکیب کجا نشست؟ بله روی شونه من-گریه گریه گریه
آقا به خدا یکی باید بیاد خونه من رو با دوتا بچه مدیریت کنه بعد من برم مدیریت ی ساختمان با 19 واحد باشم
ولی دگیه اجبارا دستهام رو گذاشتم روی زانوهام و به امید یاری سیار دوستان شدم مدیر جدید


وقتی برگشتم بالا و قضیه رو برای اهل البیت تعریف کردم مامانم خیلی جدی گفت باید قبول نمی کردی؟ چجورییعنی؟نمیدونم

دختر استم درخت خورشیدم

دختر استم

درخت خورشیدم

قاصد سرزمین امیدم

راه از خار و خاره میسازم

سنگ ها را ستازه میسازم

نیستم من عروسک

میتوانم خودم شکوفه کنم

دختر استم گل بهشت خودم

میروم با کتاب خویش به پیش

دیو از راه من گریزان است

فکر من ضد تیرباران است


سرود دانش آموزی دختر هستم (دختر استَم) جزو نخستین سرود های دانش آموزی در قرن حاضر بود که به همت جوانان و استادان موسیقی افغانستان تولید شد و با سختی بسیار ضبط تصویری گردید و بصورت کلیپ از سوی انستیتوی ملی موسیقی افغانستان با اجرای ارکستر جوانان به جامعه ارائه شد ، آهنگساز و آموزش دهنده این گروه استاد دکترفرید شیفته است. رهبری گروه را خانم ظریفه ادیبا به عهده داشت و شعر سرود از شاعر نامور افغانستان دکترسمیع حامد است. دل آتش می گیرد وقتی می خوانند: سنگ هارا ستاره می سازم یا راه از خار وخاره می سازم شنیدن این سرود خود گویای پویایی نسل جوان افغانستان است .

برگرفته شده از صفحه آقای پرویز پرستویی در اینستاگرام parvizparastouei


به یاد دخترکان مظلوم افقعان -کاش راهی برای رهایی داشتند . دخترکانی سیاه روزتر از ......



و اینک آخر الزمان

ی جایی متان زیر رو خوندم

ر-ه -ب-ر + ی- ه -و -د-ی- ان+  ا-س-ر-ا-ئ-ی-ل   از گفتگوی خود با م-س-ی-ح خبر داد و اعلام کرد م-س-ی-ح به زودی ظ-ه-و-ر می‌کند!


چند سال پیبش گفته میشد در ایران هم ی عزیزی ادعا کرده ظ-ه-و-ر نزدیکه فکر کنم


پس وارد ژانر آخر الزمانی شدیم دوستان 

روزهای سخت فرزند پروری

چند روز پیش بایکی از دوستان  صحبت میکردم و حین صحبت از هرکجا دوست جان واسم تعریف کرد که ی کم نگران دردونه اش هست چرا؟ چون با کسی دوسته که ایشون اصلا صلاح نمیدونه و نمی دونست چجوری باید این رابطه رو بدون خون و خونریزی تموم کنه :) وقتی علت رو پرسیدم دیدم حق داره به عنوان یک مادر نگران فرزند نوجوانش باشه اما این موضوع من رو برد به سالهای نوجوانی، وقتی که مامان من هم دوست نداشت من دوستیم رو با یکی از دخترهای همسایه ادامه بدم  همه اون روزها، توضیحات مامان و بعضا غرغرها و دعواهاش، دلخوری های من توضیحات من، و..... آیا مامان موفق شد اون رابطه رو کامل قطع کنه؟ نه چرا؟ چون ما همسایه هم بودیم ضمن اینکه مدرسه و کلاسمون هم یکی بود خیلی روزها بعدظهر که برای بازی تو کوچه میرفتم اون دوستم هم بود هرچند همبازی های من پسرهای محل بودند و بیشتر فوتبال،  الک و دولک ، هفت سنگ و دوز باهاشون  بازی میکردم  ولی خب ی نیم ساعتی هم به حرف زدن با دخترا میگذشت بلاخره :))))))))، وقتی با بچه های محل دسته جمعی میرفتیم مدرسه یا برمیگشتیم توی راه با این دوستم همراه میشدم ولی خب دیگه خونه هم نمی رفتیم دیگه با هم درس نمیخوندیم و مشق هامون رو نمی نوشتیم دیگه با هم ی قل و دوقل بازی نمیکردیم و..... خلاصه درصد موفقیت مامانم در قطع رابطه دوستی 90 درصد بو.د ولی این موفقیت وقتی می رسید به قطع همصحبتی و همکلامی ( که مامانم میخواست اونم صفر بشه کلا و من سرتق زیر بار نمی رفتم البته) نزدیک 60 ئدرصد بود) و اون رابطه دوستی هم صرفا درحد یک همصحبتی رسیده بود -به این دوستم هم گفتم با فرزندت صحبت کن و براش تو.ضیح بده علت مخالفتت رو به صورت شفاف و منطقی و انتظار هم نداشته باش سطح این رابطه به صفر برسه ولی همین قدر که بتونی از دوستی برسونیش به همصحبتی گاه و بیگاه بدون موفق شدی ولی خب راه درازی در پیش داره اونم با اظافه شدن آبشن گوشی و شبکه های اجتماعی به زندگی امروز. خدا بخیر کنه  روزهای پیش روی من رو

امان از داستان دراز شدن بببببببببببببببببببووووووووووووووووووووووووووققققققققققققققققققققققق :))))))))))))))))))))

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.