چه شد در من نمی دانم
فقط دیدم پریشانم
فقط یک لحظه فهمیدم
که خیلی دوستت دارم …
به همین سرعت 6 ساله شدیم-به عقب که نگاه کنم اصلا حس پشیمونی ندارم از اینکه 30 سال اندی منتظر موند م تا عشق بیاد و خونه کنه توی دلم- تا اینکه برات بخونم ازین عشق حذر کن !لحظه ای چند بر این آب نظر کن/آب ، آئینة عشق گذران است/تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است/باش فردا ، که دلت با دگران است/تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن !- و بشنوم که حذر از عشق ؟ندانم/سفر از پیش تو ؟هرگز نتوانم/روز اول که دل من به تمنای تو پَر زد/چون کبوتر لب بام تو نشستم/تو بمن سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم/ و باز بشنوم که: تو صیادی و من آهوی دشتم/تا به دام تو درافتم ، همه جا گشتم و گشتم/حذر از عشق ندانم/سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم … ! (با عرض شرمندگی زیاد از شاعر محترم جناب فریدون مشیری جهت جابجایی ضمایر در شعر آخه مدل ما فرق داشت :)) )
البته 30 و اندی سال رو هم فقط منتظر نبودم بلکه در حد توانم اجازه دادم حسابی خوش بگذره بهم و اگر توان مالی بیشتری می داشتم حتما بیشتر بهم خوش میگذشت :))))))))))))))))))))))- میخواستم ی متن عاشقانه بنویسم ولی خب نشد که نشد که نشد
خلاصه که من و همسر 6 ساله شد پیوندمون با دوتا فینگیل خواستنیییییییییییییییییییییییییییییییییییی-اینم بگم عاشقی رو عشقه که بسی لذت داره و صد البته بسی رنج و درد
مولانا جونمم میگه که
یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی
شاگرد که بودی که چنین استادی
فکر کنم اونم مثل من میخواسته ی غزل عاشقانه بگه ولی نشده :))))))))))))))))))))))))))))))))
با تاخیر مبارک باشه عزیزم، خوشبختترین باشید در کنار هم
مبارکه. ما هم مرداد شش ساله شدیم
چه حس خوبی داره وقتی میشنوم دوستام به یادم بودن

عزیزی بانو- و صد البته بسیار خوش قلم عزیزم
سلام :)
مبارک بشه ایشالا صد ساله بشید کنار هم
ممنونم عزیزم

-خیلی وقت بود بیخبر بودیم ازتون و هروقت ی نگاه مینداختم روی اسم صفهتون با خودم میگفت ان شاء الله دارن لذت می برن از زندگی با ناناز دخترش