محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

محبوب دلم

دیروز، امروز، فردا

:(

حوصله ندارم

1- سرما که خوردم و کلا بینیم قصد خودکشی داره و نزدیکه بکنمش و بندازمش دور، فقط نمیدونم بعدش باید عینکم رو کجای صورتم بزارم

2- ی دوست نازنینم هم داره از ایران میره و امروز که نگاه میکردم هیچ عکس دونفره ای با هم نداریم، چرا یادم اومد یکی داریم اونم یکی دیگه با گوشی خودش ازمون گرفته،  حالا فکر کنید شاید این دوستم دیگه اصلا ایران برنگرده، شایدم خدا خواست و برگشت

دعا کنید واسش که خدا بهترین هاش رو بزاره سر راهش و زندگیش مملو از خیر و برکت باشه، نگرانشم، ی کشور غریب بدون هیچ آشنا و....



بعدا نوشت

دوستم داره میره فرودگاه و دیگه نتونستم گریه نکنم

زنگش زدم و.....

حالام نشستم جلو مانیتور و اون ی دونه عکس دونفره رو نگاه میکنم و گریه میکنم

نازنین دوستم خیلی زحمتتت دادم، الان که داری میری و یادم میاد ........

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.